با صدای زنگ در، با اینکه می دانم آرش پشت در است اما باز قلبم می لرزد پیش خود می گویم نکند آرش هنوز زندان باشد و همه اینها رویا ،اما وقتی در را باز میکنم دیدن چهره آرش با لبخندی که انگار به صورتش به اجبار دوخته باشند قلبم را جور دیگری به آتش می کشد . آرش از زندان آمده اما آن آرشی نیست که من در عکس ها دیده بودم ،بسیار لاغر و ضعیف و معلوم است که درد دارد اما از درد جسمش گله ای نداشت . آرش را زخمی کرده بودند ، او روحش زخمیِ حرف های آشنایانش بود و آرش بزرگ تر از آن بود که گله اش را به زبان بیاورد و من رو در رویش و چشم در چشمش به او گفتم که باورش دارم و مادرش هستم . آرش صادقی صداقتش در چشم هایش است.
شهناز کرم بیگی، مادر شهید مصطفی کریم بیگی از جان باختگان عاشورای ۸۸
سپیده دم – آرش صادقی از دی ماه سال ۹۰ که برای چندمین بار بازداشت شد تا ۲۰ مهر ماه امسال در بند ۲۰۹ زندان اوین و در مقطعی از این مدت، در بند ۲۴۰ زندان اوین، زندانی بوده است. آرش صادقی، فعال دانشجویی و عضو ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در سال ۸۸، می افزاید۲۰ مهرماه با وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شده است.
آرش صادقی دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو ستاد دعوت از خاتمی برای انتخابات سال ۱۳۸۸ بود که اولین بار در ۱۸ تیر ۸۸ دستگیر و در شهریور ماه بدون تفهیم اتهام آزاد شد. وی بار دوم در آذر ۸۸ دستگیر و در اسفند همان سال باز هم بدون صدور حکم آزاد شد.
ماموران ساعت چهار صبح ۸ آبان ۱۳۸۹ به منزل او هجوم می‌آورند. در اثر این هجوم مادر آرش صادقی دچار سکته قلبی شد و فوت کرد.
به گزارش دویچه وله فارسی پس از این واقعه آرش صادقی در ۳۰ آذرماه ۱۳۸۹ خود را به اوین معرفی میکند. در این دوره به شهادت کسانی که با او هم‌بند بوده‌اند، صادقی را به شدت شکنجه می‌دهند تا رسما اعلام کند مرگ مادرش ارتباطی با ورود ماموران به منزل آنها نداشته است.
پدرش در یک مصاحبه در این باره گفته بود: «بدترین شکنجه‌ای که به او داده بودند این بود که بازجو موهای بدنش را یک به یک میکند و در اثر سیلی‌های مداوم بیهوش می‌شده. یک دندان او هم شکسته بود».
این در حالیست که محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضائیه شهریور امسال زندانی بودن آرش صادقی در سالهای ۹۱ و ۹۲ در زندان اوین را تکذیب کرده بود. آرش اما در مصاحبه با “روز” به ابهاماتی پاسخ داد که طی ماههای گذشته پیرامون وضعیت او مطرح شده است.
اژه ای در رابطه با “فردی به نام آرش صادقی که گفته شده در زندان اوین مفقود شده است” گفته بود: گفته شده که این فرد -آرش صادقی- در زندان اوین اعتصاب غذا کرده است در حالی که در زندان اوین در سال ۹۱ و ۹۲ چنین فردی وجود نداشته است. البته در سال ۸۹ فردی با این نام دستگیر شده و به یک سال حبس محکوم شده است که بعد از سپری کردن محکومیت آزاد شده است، ولی اگر تشابه اسمی هم بوده است چنین فردی در سال ۹۱ و ۹۲ در زندان اوین وجود نداشته است.
اما با وجود توضیحات آرش صادقی، تخریب این زندانی سیاسی وارد فاز جدیدی شد و ابتدا وکیل سابق او در مصاحبه با انصاف نیوز گفت: چنین فردی هرگز در زندان نبوده و بودن وی را در کل منکر شد و پس از آن فعالین حامی دولت در تأیید حرف‌های محسنی اژه‌ای فعالیت خود را در شبکه های اجتماعی آغاز کردند.
در تاریخ ۱۲ آبان آرش صادقی به همراه پیمان عارف در پی متنی که سایت انصاف نیوز تحت عنوان مصاحبه با آقای علیزاده طباطبایی علیه آرش صادقی منتشر نموده بود؛ راهی دفتر این وکیل دادگستری شدند. پیمان عارف در این رابطه با این دیدار نوشت:
سخن زیاد بود و درد بیشتر؛ اما خلاصه آنچه که درباره متن مجعول انصاف نیوز توسط جناب علیزاده طباطبایی گفته شد در این نکات قابل بیان است:
۱- علیزاده طباطبایی در دو هفته گذشته از سوی دادیار ناظر بر زندانیان امنیتی دادستان تهران به دلیل حمایت از آرش صادقی تصریحا مورد تهدید به برخورد قرار گرفته است.
۲-علیزاده طباطبایی به هنگام تماس تلفنی سایت انصاف نیوز اساسا گمان میکرده که این سایت از جمله سایتهای امنیتی وابسته به وزارت اطلاعات است و در واقع در تداوم تهدید مقام قضایی پیش گفته با احساس “بازجویی پس دادن” به سوالات خبرنگار این سایت پاسخ داده است!
۳- علیزاده طباطبایی به هیچ روی در آن گفتگو -حتی با فرض امنیتی بودن سایت انصاف نیوز- واژه‌ای دال بر تکذیب بازداشت آرش صادقی به زبان نیاورده و تنها به جمله “دادسرای اوین بازداشت آرش را قبول نکردند” بسنده کرده است.
این در حالیست که این سایت با جعل مصاحبه از جانب این وکیل دادگستری اعلام نموده بود که خبر بازداشت آرش کذب میباشد و او اساسا در زندان و بازداشت نبوده است!
تماس سید محمود علیزاده طباطبایی با آرش صادقی یک روز پس از ملاقات
آرش صادقی یک روز پس از دیدار با وکیل روز ۱۳ آبان در فیسبوک خود نوشت:
عسل اسماعیل زاده یکی از همین افرادی میباشد که در اقدامی هماهنگ با نیروهای امنیتی برای پیشبرد و تضعیف نیروهای فعال به ویژه تشکل های دانشجویی پا به میدان نهاد است.اسماعیل زاده از فعالین ستاد حسن روحانی در انتخابات ۹۲ می باشد که حمایت روشن خود را از محسن اژه‌ای اعلام کرده است. وی فردی است که مورخ ۱۸ شهریور ۱۳۹۲، در فسیبوک خود می نویسد: آرش صادقی در زندان نمی باشد ونیروهای امنیتی مسوول جان وی نیستند. حال سوال اینجا مطرح میشود که آیا به راستی خود این افراد چه هزینه ای پرداخته اند که بلند گوی دادستان کل کشور شده اند؟ لازم به ذکر است وی یکی از اعضای جبهه مشارکت ایران اسلامی می باشد و همکاری خود با محسن اژه ای را رد نکرده و به آن افتخار میکند.
دیروز تلفن زنگ میخوره.آقای طباطبایی: آقا این چه مطالبی هست که از قول بنده در فیسبوک گذاشتید.
من:عینا صحبتهای خودتون توی دفتر رو منتشر کردن.طباطبایی نه من کی اینارو گفتم”من کی گفتم خدابخش منو تهدید کرده و گفته برای شما کیفر خواست جدیدی داره صادر میکنه.
من:جناب طباطبایی غیر از من و آقای علی وفقی”پیمان عارف”وخانمی که همراه ما بود دو تن از کارآموزان و برادرزاده خانم زهرا رهنورد هم در اون جلسه حضور داشتن آیا شما صحبت از تهدید نکردید آیا نگفتید خدابخشی من باب پیگیری و مصاحبه در مورد آرش صادقی منو تهدید به بازداشت کرده.نگفتید آقای خدابخشی در حال تنظیم کیفرخواست جدیدی علیه تو هست.
طباطبایی: حالا من گفتم”قرار نبود رسانه‌ای بشه.
من:آقای طباطبایی شما مصاحبه با انصاف نیوز و بیان اون مطالب رو تایید میکنید یا نه.لطفا موضع خودتون رو روشن کنید.اگر تایید میکنید بنده از راههای قانونی وارد شده و از حقوق خودم دفاع خواهم کرد و مطمئنا از شما بابت گفتن مطالب کذب در حالی که هیچ سمتی در پرونده بنده نداشتید شکایت خواهم کرد.قسم میخورم تا ته قضیرو پیگیری کنم.اگرم مصاحبرو تکذیب میکنید لطفا یه تکذیبیه نوشته و برای رسانه‌ها ارسال کنید.
طباطبایی: صدای بوق …
امروز ساعت ۴ با ایشون قرار داریم. البته ایشون خبر از حضور چند تن از اعضای جبهه مشارکت و… در دفترشون و ترغیب ایشون به مصاحبه با سایت… قبل از مصاحبه با سایت انصاف نیوزدادن. نام این دوستان رو هم عنوان کردن که انشا الله در متن‌های بعدی در مورد این دوستان هم خواهم نوشت …
هتک حرمت علیه آرش صادقی را پایان دهید، این فصل مشترک آنچیزی است که درفضای مجازی در حمایت وی بیان شد، حمایتی که در باب بی حرمتی های اخیر و از سوی افرادی آغاز شد که خود را اصلاح طلب و پیرو خط محمد خاتمی ریس جمهور اصلاحات می نامیدند، اما در آن میان افرادی از همین گروه پیدا شدند که شرافت و اخلاق را قربانی اهداف سیاسی خود نکرده و از بیان حقیقت دست بر نداشتند. از این میان می توان به صبا آذرپیک خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد و سایت بازتاب اشاره کرد که صفحه فیسبوک آرش صادقی چنین می نویسد:
آرش صادقی در ملاقاتی که به همراه دوستانش با محمود علیزاده طباطبایی انجام داد، با چهره‌ای جدید از این وکیل دادگستری و از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب و حامی حسن روحانی، رو به رو شد، که منجر به اهانت و ضرب و شتم وی و دوستانش گردید و و سپس علیزاده همه را از دفتر بیرون رانده است. آرش صادقی این فعال جنبش دانشجویی در فیسبوک خود ماجرای آن روز را اینگونه شرح می دهد:
مرسده محسنی یکی از فعالین حقوق بشر مقیم آلمان می‌نویسد: آرش بسیار عزیز، از تو مدرک میخواهند که ثابت کنی در زندان بوده یی !!!!!زهی بی شرمی. دادگاه انگیزاسیون به راه انداخته اند. آیا زمانی که تو در سیاهچال‌های اوین یا زندان دیگری بودی قدمی برای آزادیت برداشته اند که حالا مدعی تو شده اند و از تو مدرک آزادی میخواهند ؟ چقدر جامعه سیاسی ما را فاسد و بی هویت کرده اند.
آرش عزیزم همینجا از تو خواهش میکنم تن به فشارهای اینچنینی نده، هیچ سندی نشان نده، تو بدهکار کسی نیستی. این ما هستیم که اگر ذره یی انسانیت در وجودمان باشد، به خاطر رنج و سختی‌هایی که متحمل شده یی، بدهکار تو هستیم . بدان که اگر افراد کمی اینچنین سعی در تخریب تو دارند ، دیگران متوجه اهداف آنان هستند و جامعه ایران تو را در آغوش پر مهرش جای میدهد و به تو سرفراز است.
عکسی برای آرش عزیز ما
دوشنبه ساعت چهار به دفتر آقای طباطبایی رجوع میکنیم. ایشان به جای دفترشان مارا به زیر زمین دفتر هدایت میکنند. تصمیم میگیریم به خاطر این توهین دفتر را ترک کنیم. یکی از دوستان در خواست میکند که بمانیم و…
در بدو ورود” ایشان عنوان میکند که تا بیست دقیقه دیگر به زیر زمین رجوع خواهد کرد.۴۵دقیقه میگذرد.وارد زیر زمین میشود.در مورد موضوع سند توضیح میدهیم.فرد مورد نظر ساکن مشهد است و در این مدت هم هر سه خط خود را خاموش کرده و منزلش در تهران هم… و هنوز چند دقیقه نگذشته قصد رفتن میکنند.
وقتی قضایا را برای خانم ستوده هم عنوان میکنیم و از ایشان کمک میخواهیم ایشان میگویند با جوی که عده‌ای به راه انداختند به آن فرد هم حق میدهم که نخواهد وارد این کارزار شود چیز غیر طبیعی نیست. صبر پیشه کنید آینده”بسیاری را رو سیاه خواهد کرد.
از جناب علیزاده میخواهیم چند لحظه‌ای تامل کند و به سئوالات ما پاسخ دهد.
متن انصاف نیوز را در اختیار ایشان قرار میدهیم. ایشان مدعی هستند که تا به این لحظه از محتوای مصاحبه آگاه نبودند.این در حالیست که (دوستان مشارکتی) ایشان را از متن چند ساعت قبل شخص بنده بر روی فیسبوکم آگاه کرده اند متنی که عده‌ای از آن به عنوان “پروپاگاندا” یاد میکنند. ایشان حتی میدانند من در اواخر آن متن بحث شکایت را مطرح کرده ام.متن مصاحبه را تمام و کمال میخوانند.جناب علیزاده بر خلاف صحبتهای چند روز پیششان عنوان میکنند که بنده مصاحبه کرده و این مطالب را عینا عنوان کرده‌ام فقط قستهایی ازآن درست نیست.این در حالیست که چند روز پیش در همان دفتر ایشان مدعی بودند که اصلا مصاحبه‌ای در کار نبوده و بخاطر تهدید جناب خدابخش “معاون دادستان” در حالی که پشت فرمان بوده اند تن به سئوالات فرد مورد نظر داده اند و فکر میکردند سایته انصاف نیوز متعلق به یکی از نهادهای امنیتی بوده است “مثل رجانیوز و بولتن نیوز“ و همین مطالب نیز تحریف شده. ایشان در آن روز مدعی بودند در جواب سئوالات فرد مورد نظر پاسخشان به صورت متداول این جمله بوده”. “بنده وکالتی از این فرد نداشته پس نمیتوانم دقیقا پاسخگوی سئوالات شما باشم”.
از ایشان سئوال میکنم: این مصاحبه را تایید میکنید یا تکذیب؟ لطفا خیلی صریح و بدون حاشیه تایید یا تکذیب کنید.
سئوال دوم” شما در چه جایگاهی این مصاحبه را انجام داده اید؟ وکیل آرش صادقی؟سر تیتر سایت انصاف که شما را وکیل آرش صادقی معرفی میکند.
اگر شما خود را وکیل آرش صادقی میدانید” در پرونده جدید از چه کسی وکالت پیگیری پرونده را دریافت نموده اید؟آیا پدر یا مادر و یا من به شما و کالت داده ایم؟
ایشان در جواب فرمودند: بنده به عنوان یک فعال حقوق بشر مصاحبه کرده ام! به کسی هم ارتباطی ندارد”و نیازی هم نمیبینم تا به شما پاسخگو باشم.
و در ادامه هم اضافه کردند: آقای صادقی بنده بارها اعلام کرده‌ام به جمهوری اسلامی پایبندم و به شما هم میگویم “جمهوری اسلامی اجازه نمیدهد کسی قهرمان شود”.
بعد از این جمله بلند شدند و اتاق را ترک کردند.من و سه دوستم به طبقه بالا رجوع کردیم و برای تایید یا تکذیب قطعی متن از منشی ایشان خواستیم تا به ما سی ثانیه مهلت دهد تا ما با تایید بله یا خیر تکلیف این قضیه را روشن کنیم.منشی در زدند و در را باز کردند و گفتند آقای صادقی ۳۰ثانیه از شما زمان میخواهند.آقای علیزاده هم فرمودند جلسه دارند و علاقه‌ای به دیدار مجدد این جمع ندارند.بهنام یکی از دوستان همراه ما” درب اتاق ایشان را باز کردند و از ایشان خواستند در یک جمله ایشان یا این متن را تایید و یا تکذیب کنند. که با حمله آقای علیزاده به سمت بهنام روبرو شدیم. یکی از دوستان ایشان نیز در این امر آقای علیزاده را یاری دادند و با فریاد “برید گمشید” بهنام و… را با کتک از دفتر داخلی بیرون انداختند.همسر ایشان نیز کرکره میله‌ای شکل دفتر را بستند تا جلوی خروج ما از درب اصلی دفتر را بگیرند و در این کش و قوس ما از دفتر ایشان خارج شدیم.
اتفاق دفتر جناب آقای علیزاده عجیب مرا یاد درگیری و عربده کشی عده‌ای از اقایان… در عید سال ۸۹ در بند ۳۵۰ انداخت.
کاش فقط کمی میشد” بی‌اخلاق بود. شاید در آن صورت میشد بسیاری از اتفاقی را که شما در سالهای ۸۹”۹۰”در بند ۳۵۰ برای بسیاری از زندانیهای غیر خودی رقم زدید را بازگو کرد. من آبرویی ندارم. همه آبروی من مادری است که امروز زیر خروارها خاک آرمیده. ای کاش فقط کمی پایبند به اخلاق بودید. فقط همین …
sirvannejavi 
